آیا وسواس حادثه دارید؟

آیا وسواس حادثه دارید؟

به گزارش انجمن پارسیان وسواس اتفاق افتادن حادثه ها گاهی آنچنان به جان آدم می افتد که گویی وجودمان را چنگ می زند. این اختلال، همچون موجودی کوچک که درون ما زندگی می کند هر از گاهی به خود میپیچد و تقلا می کند.


نیما گنجی در گفتگو با ایسنا درباره وسواس وقوع حوادث متفاوت که در بعضی از موارد برای افراد اتفاق می افتد، اظهار داشت: اساسا وسواس، همچون وسوال وقوع حوادث ریشه های ژنتیکی بسیار قوی دارد و مساله ای که وجود دارد این است که البته این ریشه ژنتیکی به اندازه افراد دو قطبی و اسکیزوفرنی قوی نیست.
وی افزود: انواع وسواس که می تواند فکری یا فکری-عملی باشد به صورت کلی از اختلالاتی است که تا حدی مقابل درمان مقاوم است.
گنجی ضمن اشاره به ریشه ژنتیکی انواع وسواس درباره علت ایجاد این اختلال اظهار داشت: از آن جایی که وسواس ریشه ژنتیکی دارد، با یادگیری یا مشاهدات به وجود نمی آید. یعنی لزوما فردی که تجربه حادثه دلخراشی را دارد یا شاهد آن بوده است گرفتار وسواس حادثه نمی گردد.
وی با اشاره به اینکه انواع وسواس علل خاص خویش را دارد و حتی تغییراتی هم در سیستم عصبی این افراد دیده می شود، اظهار نمود: بر همین مبنا نمی توان گفت فردی که وسواس دارد می تواند اختلال خویش را کنترل کند و مسئولیت این شرایط را به گردن خود فرد بیندازیم. بنابراین اگر فردی ترس از وقوع حادثه ها را دارد و بنابراین شرایط ویژه ای را تجربه می کند نمی توان او را سرزنش کرد. این افراد احتیاج به درمان دارند و باید نسبت به درمان خود اقدام نمایند.
این روانشناس اظهار داشت: وسواس می تواند اختصاصی یا عمومی باشد، که ترس از اتفاق افتادن یک حادثه بیشتر عمومی است و از یک فکر وسواسی نشأت گرفته است. وسواس در مورد حوادث به صورت یک الگوی تکرار شونده فکری، درباره اتفاق افتادن حوادث در زمان های نامشخصی رخ می دهد که لزوما درباره حادثه خاصی نیست و حتی آنرا تجربه نکرده است؛ مثلاً امکان دارد فرد وسواسی را برای وقوع زلزله داشته باشد، در صورتیکه حتی تابحال زلزله را تجربه نکرده است. اگر این فکر درباره وقوع یک حادثه خاص باشد و آنرا تجربه کرده باشد در شاخه PTSD ( اختلال استرس بعد از حادثه) قرار می گیرد.
به قول گنجی، اختلال استرس بعد از حادثه در صورت تجربه فردی، شوک یک حادثه، از دست دادن یک عزیز و به طریق مختلف رخ می دهد. بعنوان مثال افراد دارای اختلال بعد از حادثه در مورد زلزله، خواب آن حادثه را هم می بینند، اگر آمبولانس، آتش نشانی، سایر خودرو های امدادی ببینند به یاد زلزله می افتند یا حتی حین خواندن حروفی که دارای حرف «ز» هستند به یاد زلزله می افتند. در واقع اختلال بعد از حادثه دارای سر نخ است، اما وسواس وقوع حادثه این گونه نیست و بدون علل بیرونی اتفاق می افتد. همینطور وسواس حادثه اغلب نشانه های جسمانی شبیه اختلال بعد از حادثه ندارد؛ این در حالیست که افرادی که گرفتار PTSD می شوند ضربان قلبشان افزوده می شود، حملات وحشت زدگی پیدا می کند، تنفسش سرعت بیشتری می یابد، بدنش می لرزد و...
وی افزود: وسواس ترس از حادثه در واقع یک نوع وسواس فکری است که شخص به صورت مداوم با آن دل مشغولی دارد. این یک الگوی تکرار شونده فکری است که در اکثر موقعیت ها الگوی فکری شخص است. مثلاً فرد در خانه نشسته است اما مداوم به این فکر می کند که نکند حالا که مادرم بیرون از خانه است تصادف کند یا ماشین به آن بزند. نکته دیگری که درباره این وسواس وجود دارد این است که لزوما درباره خود شخص نیست و می تواند درباره بقیه افراد هم باشد.
این روانشناس اظهار داشت: اگر خود شخص به غیر منطقی بودن این افکار آگاهی داشته باشد، خودش می پذیرد که افکارش پوچ است و وسواس است؛ اما اگر فرد به افکار خود اعتقاد راسخ داشته باشد نمی توان به آن وسواس گفت و همچون اختلالات حادتری مثل انواع اسکیزوفرنی تلقی می شود. این یک باور غیرقابل تغییر است که خود فرد اعتقاد دارد باور درستی دارد.
وی اظهار نمود: تصور کنید فردی مراجعه نموده و اظهار می کند من همواره تصور می کنم که اگر مادرم بیرون از خانه برود تصادف می کند، می دانم منطقی نیست اما به جهت اینکه این اتفاق نیفتد دست به انجام اقدامات پیشگیرانه اضافی و وسواس گونه می زنم تا به این امید دست پیدا کنم که این حادثه رخ ندهد؛ در این شرایط با وسواس فکری-عملی مواجه هستیم. اگر فرد این اقدامات را انجام ندهد به شدت سطح اضطرابش افزایش می یابد. باید توجه داشت که در صورتیکه اقدامات پیشگیرانه فرد عملکرد زندگی فرد را مختل کند، آنها را در دسته وسواس فکری-عملی قرار می دهیم. این وسواس می تواند روابط بین فردی، خانوادگی، شغلی و... را مختل کند.
گنجی با اشاره به اینکه در مجموع بعد از کرونا وسواس شدت گرفته است، اظهار داشت: این شدت گرفتن می تواند در زمینه های متفاوتی باشد.
به نقل از ایشان، وسواس معمولاً اوایل بزرگسالی و جوانی خویش را نشان می دهد، اما مواردی هم وجود دارد که وسواس فرد در دوران کودکی یا نوجوانی شکل می گیرد. معمولاً وسواس حادثه در دوره نوجوانی شکل می گیرد و جرقه آن زده می شود.
این روانشناس در مورد بهترین زمان برای انجام اقدامات در مورد وسواس اظهار داشت: در ۲۰ تا ۳۰ درصد موارد درمان همه جانبه و بموقع اگر انجام بشود، وضعیت فرد بهتر از پیش می شود و تا ۴۰ درصد هم باید درمان دریافت کنند؛ اما این فقط از پیشرفت وسواس جلوگیری می کند. البته به صورت متوسط بیماران وسواسی در همه دنیا به صورت متوسط پنج تا ۱۰ سال دیر برای درمان رجوع می کنند؛ چون که معمولاً خویش را توجیه می کنند؛ بعنوان مثال فردی که وسواس حادثه دارد خویش را توجیه می کند که محتاط است.
وی درباره مرز بین ترس از حادثه و وسواس حادثه هم اضافه کرد: یکی از علائم وسواس اضطراب است. ترس نشانه های بیرونی دارد که ضربان قلب افزایش می یابد و... یعنی عامل بیرونی مشخص و معین دارد؛ همینطور استرس هم یکی از شرایطی است که می تواند برای فرد ایجاد شود، استرس مثلاً بعد از سرقت تلفن همراه برای یک فرد ایجاد می شود که تغییراتی ناگهانی است؛ اما اضطراب ترسی مبهم است که نامعلوم و دورنی است. اضطراب منطقی نیست و علتی مشخص و معین ندارد.
به قول گنجی، درمانی که برای این اختلال ایجاد می شود معمولاً سیستماتیک است. یعنی امکان دارد به صورت همزمان احتیاج به استفاده از دارو، روش های جدید درمانی مثل لورتا، تصویر برداری از مغز و روان درمانی داشته باشد.
او در آخر با اشاره به اینکه تشخیص افتراقی این اختلال هم بسیار مهم می باشد، اظهار داشت: در بیماری های وسواس فعالیت نواحی قشر پیش پیشانی مغز (پری فرونتال کورتکس) به نسبت نواحی عمقی تر مغز، مثل آمیگدال مشاهده می شود. علاوه بر این به هم ریختگی هایی در میزان بعضی از نوروترنسمیترها (انتقال دهنده های عصبی) دیده می شود.



1401/03/07
08:45:35
5.0 / 5
266
تگهای خبر: سیستم
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۴
انجمن پارسیان Parsian Forum