افزایش مهاجران ناشی از فقر

افزایش مهاجران ناشی از فقر

به گزارش انجمن پارسیان برپایه مطالعات انجام شده، طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، ۳۰۵ هزار نفر از استان تهران خارج و در همین بازه زمانی ۷۷۰ هزار مهاجر به تهران وارد شده اند که به قول یک جمعیت شناس باتوجه به این که جمعیت کشور طی سالهای گذشته افزایش پیدا کرده، بالطبع تعداد مهاجرین به علت تورم، محدودیت افزایش زمینهای کشاورزی و اشباع این بخش و بالا رفتن نرخ بیکاری،  افزایش یافته و عموما مهاجرت ناشی از فقر و فلاکت زیاد شده است.


شهلا کاظمی پور در گفتگو با ایسنا، حاشیه نشینی را پدیده ای ناشی از نتایج مهاجرت های روستا و شهر و مهاجرت از شهرهای کوچک به سمت شهرهای بزرگ می داند و می گوید: البته این نوع مهاجرت ها به سبب عوامل دافعه مبداء مانند بی سوادی، فقر، خشکسالی و... رخ می دهد که فرد به سبب فقر روستایی، خشکسالی و بی سوادی، جامعه مبداء را ترک کرده و به مقصد می آید؛ در جمعیت شناسی از اصطلاح «از چاله به چاه افتادن» استفاده می نمایند، به این معنا که فرد دارای مشکلاتی است که به سبب آن مشکلات به شهرهای بزرگ مهاجرت می کند و اگر فرد مهارت و تخصصی نداشته باشد به تبع جذب مقصد هم نمی گردد و به این گروه «حاشیه نشین» گفته می شود.
وی با اعلان اینکه عموما حاشیه نشینی در ساختار حاشیه شهرها خویش را نشان می دهد، اظهار می کند: البته حاشیه نشینی اجتماعی و فرهنگی هم وجود دارد اما مهاجرت هایی که افراد به سبب عوامل دافعه مبداء، بی سوادی، فقر و عدم دارا بودن شغل، مبداء را ترک می کنند و نمی توانند در مقصد هم شغلی بیابند، یا در صورت یافتن اشتغال، درآمد آنها کفاف زندگی آنها را نمی دهد و مسکن مناسبی ندارند به تبع به مسکن های غیرمتعارف متوسل می شوند و به صورت حاشیه نشین زندگی می کنند.
به گفته این جمعیت شناس، تحقیقات نشان می دهد که پدیده حاشیه نشینی بیشتر در شهرهای بزرگ و کلان شهرها بروز پیدا می کند. طبق مطالعات انجام شده، در اغلب مراکز استانهای کشور همچون کرمان، بندرعباس، کرمانشاه، تبریز و تهران حاشیه نشینی وجود دارد؛ حتی بعضی از شهرهای تهران که نسبت به تهران در حاشیه قرار دارند هم حاشیه نشین تلقی می شوند.


ورود ۷۷۰ هزار مهاجر به تهران طی سال های ۹۰ تا ۹۵

کاظمی پور با اشاره به وضعیت مهاجرپذیری استانهای مختلف در کشور بیان می کند: طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵، ۵۳۸ هزار مهاجر از استانهای دیگر وارد استان تهران شدند و همینطور حدود ۲۰۰ هزار نفر در تهران مهاجرت درون استانی داشته اند، به طوریکه از شهرهای دیگر و یا نقاط روستایی همین استان، وارد شهر تهران شده اند و به صورت کلی در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ حدود ۷۷۰ هزار مهاجر وارد تهران شده اند؛ البته همه این افراد حاشیه نشین نیستند و ممکنست بخشی از آنها حاشیه نشین باشند.
وی این را هم می گوید که البته همه به این مساله تاکید دارند که چه تعداد مهاجر وارد تهران شده است، این درحالیست که عده ای از افراد هم از شهرها خارج می شوند، به صورت مثال میزان مهاجرت در استان همدان منفی است، به این معنا که تعداد افرادی که از استان خارج می شوند بیشتر از افرادی است که وارد این استان می شوند.


خروج ۳۰۰ هزار نفر از تهران

بنابر اظهارات این جمعیت شناس، در سال ۹۰ تا ۹۵، ۳۰۵ هزار نفر از استان تهران خارج شده اند. تعداد خالص مهاجرین استان تهران طی سال های فوق حدود ۲۵۰ هزار نفر است یعنی به طور متوسط سالی ۵۰ هزار نفر به جمعیت استان تهران از راه مهاجرت اضافه شده است.


تعداد پایین مهاجران در کرمانشاه، تبریز و بندرعباس

وی با اعلان اینکه تعداد مهاجرین از استانهای دیگر به شهرهایی مانند کرمانشاه، تبریز و بندرعباس کمتر است و بیشتر افراد حاشیه نشین در این شهر ها مهاجرین روستایی و شهرهای کوچک همان استان هستند؛ به این معنا که افراد از نقاط روستایی به سبب خشکسالی، فقر، کمبود زمین و... امکان امرار معاش خویش را از دست می دهند و به شهرهای بزرگ همان استان مهاجرت می کنند، اما به سبب این که فاقد تخصص و شغل هستند در شهرها، حاشیه نشین می شوند.


میزان بالای بیکاری و حاشیه نشینی در لرستان

به قول کاظمی پور، در استان لرستان میزان بیکاری زیاد است و بنا بر این عده ای از جوانان به شهرهای بزرگ و کلان شهرها و عده ای دیگر به شهرهای همان استان مهاجرت می کنند و در آن استان هم به صورت صد درصد حاشیه نشینی وجود دارد.


چرا حاشیه نشینی صدمه اجتماعی است؟

وی معتقد می باشد که به صورت کلی حاشیه نشینی از دید مسؤلان و دولتمردان معضل و صدمه اجتماعی است که شخص ناخواسته به این مساله مبتلا می شود که ناشی از سوء مدیریت است؛ زمانی که در جامعه مدیریت وجود نداشته باشد و فرد نتواند در شهر مبداء، زندگی خویش را تأمین کند ناگزیر است به شهر دیگری مهاجرت کند و در شهری دیگر، «از اینجا رانده و از آنجا مانده می شود»؛ حاشیه نشینی به این علت بعنوان صدمه اجتماعی تلقی می شود که شخص امکان امرار معاش، شغل و درآمد ندارد و از خود و زندگی اش می گذرد و در مسکن غیرمتعارفی زندگی می کند؛ زمانی که فرد نتواند معاش خود و خانواده اش را تأمین کند، به رفتارهای غیرمتعارف مانند دزدی، قاچاق، زورگیری و... متوسل می شود و این موارد بعنوان صدمه اجتماعی تلقی می شود.
این جمعیت شناس در پاسخ به این پرسش که طی سالهای قبل میزان مهاجر پذیری استانهایی مانند تهران با چه روندی همراه بوده است؟ توضیح می دهد: باتوجه به این که جمعیت کشور بالا رفته است به طوریکه جمعیت ایران، ۳۰ سال قبل حدود ۵۰ میلیون نفر بوده و الان به ۸۴ میلیون نفر رسیده است، بالطبع تعداد مهاجرین به سبب بحث تورم، محدودیت افزایش زمینهای کشاورزی، اشباع بخش کشاورزی و افزایش بیکاری بالا رفته و عموما مهاجرین ناشی از فقر و فلاکت زیاد شده است.
این جامعه شناس بیان می کند: پدیده دیگری که وجود دارد این است که حتی در درون شهرها هم فارغ از مهاجرت شاهد حاشیه نشینی بعضی از افراد هستیم به طوریکه شخصی ۲۰ سال است که وارد شهری شده است و یا در همان شهر متولد شده و زندگی می کند اما به علل مختلف شغل خویش را از دست داده، بیمار شده و زیر خط فقر قرار گرفته و نتوانسته مسکن متعارفی پیدا کند و بالطبع به حاشیه رانده شده است.


حاشیه نشینی فرهنگی بالاشهر نشین ها

کاظمی پور با اشاره به این که حاشیه نشینی به حاشیه نشینی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی تقسیم می شود، معتقد می باشد که حاشیه نشینی تنها در مسکن غیرمتعارف دیده نمی گردد، بلکه فردی هم که در شهر و حتی بالای شهر زندگی می کند اما فرهنگ روابط همسایگی و هنجارهای اجتماعی را نمی داند هم حاشیه نشین است.



1400/06/15
11:04:56
5.0 / 5
434
تگهای خبر: تحقیقات , تخصص , كشور
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۱
انجمن پارسیان Parsian Forum